عکس علی پروین
بیوگرافی کامل و جالب از علی پروین
نام: علي
شهرت: پروين
محل تولد: تهران
متولد: 1325
در اين مقال سعي شده كمتربه زندگي فوتبالي علی پروین پرداخته شود و باحاشيه كمي با زندگي شخصي علی پروین، دوستان،بچههاي محل خانواده و... بيشتر آشنا شويم.زندگي غير فوتبالي علی پروین، به اندازه افتخاراتشجذاب و خواندني است.
كوچه غربيون بازار
بازار تهران يكي از قديميترين محلههايتهران ميباشد و علی پروین در يكي از كوچههايهمين بازار قديمي به دنيا آمده است. كوچهايكه علی پروین در آن چشم به دنيا گشود، «غريبان» نامداشت. البته او در اين محل حضور چندانينداشت و به خاطر شغل پدر، اعضاي خانوادهاشمحل زندگي را بارها تغيير دادند كه آخرين محلدر دوران كم سن سالي علی پروین، محله «دولاب»بود.
عکس علی پروین
علی پروین فرزند ششم خانواده 10 نفري«حاج احمد» به شمار ميرفت، اما از نظرخصوصياتي كه داشت، تبديل به چهره اولخانواده شد. سوم تيرماه سال 1325 روزي بودكه افسانه فوتبال ايران; علی پروین چشم به جهانگشود. هر افتخاري كه از ذهن شما بگذرد، او بهآن دست يافته است. البته تواناييهاي علی پروین فقط بههمين افتخارات ورزشي ختم نميشود; بلكه ويصاحب خصوصياتي بوده و هست، كه او را ازديگران متمايز ميكند. در چشم او خيره شدن ودروغ گفتن محال است; چون با لبخند ميگويد:«بي خيال».
كودك 10 ساله و بيگانه با شكست
با دوچرخه خود از دور پيدايش ميشود.چشمان سبز او باعث شده تا به او «علي زاغي»بگويند. بچههاي محل با ديدن دوچرخه سوارياو در جاميخكوب ميشوند. همه اهل محل باچشمان باز و البته دهان بازتر، نظاره گر هنرنماييكودكي 10 ساله هستند. او با دوچرخهاشلبجوي آبي، كه عميق به نظر ميرسد، مثل يكبندباز به جلو ميراند و آنقدر روي كارش تمركزدارد كه متوجه اطراف نيست. كافي است چرخجلو درون جوي بيفتد فرمان دوچرخه،دندانهاي جلوي علي زاغي 10 ساله را بهشكمش بفرستد; يعني همان بلايي سرش بيايد كهسربرخي از بچههاي محل آمد، اما كسي شكستخوردن او را نديده است.
اين بود سرآغازي برمعروفيت علی پروین قصهما. بزرگترهاي محل هرگز او را نصيحتنميكردند; چرا كه معتقد بودند «اين بچه انرژيفوق العادهاي دارد، نگاهش نافذ است و تا كاريرا بلد نباشد، دست به انجام آن نميزند».
هيچكس نميتواند ادعا كند اين پسر 10 ساله،كه بعدها به اسطوره فوتبال ايران و البته يكي از 3نفر اول تاريخ ورزش تبديل شد، الگويي داشتهاست. خود علی پروین نيز چنين حرفي را تاييد ميكندو از الگويي فني، ورزشي سخن به ميان نميآورد.آري الگوي او خودش بود. جالب اين كه حتيبچههاي بزرگتر از علی پروین، در محل دولاب تهران،پروين را الگوي خود ميدانستند.
عکس علی پروین
هركجا پاميگذاشت، دور و برش شلوغ ميشد. البته كسياين كوچولوي خوشبخت را روزها در محلنميديد. صبح زود سركار ميرفت و غروب بهخانه برميگشت. وقتي خدا بيامرز احمد پروين،(پدر علي پروين) او را براي ياد گرفتن يك حرفهپيش دوست طلاسازش برد، تنها چند هفته ازسركار رفتن فرزندش نميگذشت كه استادكارانديگر، به فكر تصاحب اين شاگرد زرنگ افتادند.
دست پروين نميلرزد
نشاندن نگين روي انگشتر، يكي از مراحلسخت حرفهاي است كه علی پروین آن را بهعنوان شغل خود انتخاب كرده بود. همانطور كهخوانديد او در اين حرفه خيلي زود به يكاستادكار تبديل شد و علت اصلي اين امر هم،نلرزيدن دست وي بود. پروين با چنان دقتينگين را روي انگشتر مينشاند كه تعجب استادش رابرميانگيخت. علی پروین براي كار حتي از ذرهبين هماستفاده نميكرد; چون چشمانش به حد كافيتيزبين بود.
با هر يك از دوستان آن روزهاي علی پروین كه همكلام شويد، به اين نتيجه ميرسيد كه علی پروین استعداد بالايي در يادگيري داشته است. به قولمعروف ذهنش همه آنچه را كه استاد ميگفت،بدون پس و پيش شدن حتي يك «واو» بايگانيميكرد. به قول دوستانش نيز، علي زاغي اگرادامه تحصيل ميداد، به طور حتم به يكي ازمردان درجه يك ايران تبديل ميشد اما چونآن زمان درس و مشق اهميت اين روزها رانداشت و بيشتر مردم به خاطر مشكلات اقتصاديبه دنبال بيرون كشيدن گليم خود از آب بودند،پروين نيز كار و كاسبي را از سن پايين شروع كرد.
عکس علی پروین
البته فراموش نكنيد كه حاج احمد پروين مردثروتمندي بود و علي احتياجي به كاركردن، آنهم در سن پايين نداشت، اما در آن زمان چنينرسم بود كه بچهها، به ويژه پسران، از سن پاييندنبال ياد گرفتن حرفهاي ميرفتند، تا در آيندهگرفتار مشكلات اقتصادي نشوند; به همين دليلعلی پروین خيلي زود از درس و مدرسه جدا شدو اين در حالي اتفاق افتاد كه او به خاطر هوشسرشارش تعجب معلمان خود را نيز برانگيخته بود.
كاپيتان علي زاغي
اولين بار كه با توپ فوتبال آشنا شد، انگار نيمهگمشده خود را يافته بود. وقتي 4 يا 5 ساله بود،قبل از اينكه با توپ بازي كند، به آن خيره ميشدو مدت زمان زيادي آن را نگاه ميكرد. با يكتوپ ميتوانست از كله سحر تا اذان ظهر بازيكند. در ضمن او از همان دوران كودكي كاپيتانبچههاي محل بود و كسي اصلا به خود اجازهنميداد در جايي كه علي زاغي حضور داشت،حرف از كاپيتاني بزند.
البته او خود هرگز ادعايكاپيتاني نميكرد، اما خداوند به او نيرويي دادهبود كه همه را به سوي خود جذب ميكرد و البتهتواناييهايش نيز سرشار بود; چنانچه همان طوركه ميدانيد او بعدها كاپيتان بيجانشين سالهايپرافتخار پرسپوليس و تيم ملي شد.
عکس علی پروین
علي پروين، انگار كاپيتان به دنيا آمده بود و روز خداحافظي از فوتبال نيز به همه ثابت كرد كهفوتبال ايران ديگر كاپيتاني مانند او به چشمنخواهد ديد. او براي آخرين بار بازوبند كاپيتانيرا در بازي پرسپوليس، دارايي در سال 1366(27 تيرماه) به بازو بست.
بعد از رفتن علی پروین، پرسپوليس، ديگر همچون او رابه خود نديد و البته فوتبال ايران نيز براي هميشهاز ستارهاي در حد و اندازههاي علي پروينمحروم شد.
برگ كوچكي از خاطرات پروين
-علی پروین مانند هر فوتباليستي مسيرهاي ترقي راطي كرد و از «كيان» به تيم ملي رسيد. در اين تيمزير نظر «منصور امير آصفي» كار ميكرد كه به تيمملي دعوت شد. در سال 46; زماني كه بازيحساسي با تيم «شهرباني» داشت، توسط«رايكوف» به تيم ملي جوانان دعوت شد. آنزمان ناصر حجازي و ناصر عبداللهي هم ازهمبازيان او بودند.
-علی پروین سپس از كيان به «پيمان» رفت، اما پيمان نيزپس از مدتي منحل شد. او ميگويد: يك روز درخانه نشسته بوديم كه همايون بهزادي و دكتربرومند به سراغم آمدند و به خاطر آنها باپرسپوليس قرارداد امضا كردم.
-علي الهي اولين مربي علی پروین بود كه به خاطررفاقت با برادر بزرگتر پروين (عباس) خواست كهپروين در تيم «عارف» بازي كند. او آن زمان 15سال بيشتر نداشت.
-علی پروین ميگويد: بهترين بازي عمرم بااستراليا در پيكارهاي مقدماتي جام جهاني1978 بود كه در ورزشگاه آزادي برگزار شد وبازي، با پاس گل من (1 بر صفر) به سود ما تمام شد.
عکس علی پروین و نوه هایش
-علی پروین در مدت بازياش هيچ الگوي خاصيبراي خود در نظر نگرفته بود. زماني كه نوجوانبود، هيچ وقت نميگفت دوست دارم فلاني شوميا... او ميگفت: ميخواهم خودم باشم; عليپروين.
-زماني بود كه تيم «كريستال پالاس» انگليسخواهان علی پروین بود و مبلغ پيشنهادي آن زمان برايشماره 7 ايران، 500 هزار دلار بود. پدرشموافقت خود را اعلام كرد كه علی پروین به انگليسبرود، اما مادر گفت: «تو هنوز بچهاي، آنجا ديوانهميشوي، نميتواني دوام بياوري... در غربتروحيهات به هم ميريزد و...» اين شد كه او ازرفتن به انگليس منصرف شد.
-اولين اخراج علی پروین مربوط به زماني استكه در بازيهاي محلي در خيابان عارف بازيميكرد. او در يك مسابقه حساس با تيم عارف بهمصاف تيم پيمان رفت. قضاوت اين ديدار همبرعهده رضا غياثي بود. او فكر كرد چون رضاغياثي بچه محل اوست، با خشونت او مداراميكند، اما زماني كه اولين حركت خشن را انجامداد، توسط رفيق و هم محلياش (رضا غياثي) ازميدان اخراج شد.